عیدفطر وسفربه یاسوج
ادامه ماه رمضان........... قلبون شکل ماهت بشم من ....ساعت 5صبح ازخونه زدیم بیرون و رفتیم سمت ماهشهر تا خاله زهرا هم ببریم و فرداش عمو فرشید اومد. توی ماشین صندلی عقب خواب بودی گلم تاسربندر نمازعیدفطرهم توی راه توی مسجد سربندر خوندیم وزنعموسحرگفت من نمازنمیخونم دوتا جوجه هارو بده به من و شمابرید بخونید ازاینجا به بعد عکس هاپیش عمه خاله است بوشهروچون دورازدسترسم بود برام آپلود کرده و گذاشته اینجا دستشم دردنکنه اما من دیگه نمیتونم بچر...
نویسنده :
مامان بی تاب
14:41